سيّدنظامالدين احسایی معتقد بود که لياقت نداشته تا بار اولي که گلوله خمپاره به خودروشان خورده بود شهيد شود. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، 70 درصد جانباز بود، در زمان محاصره سوسنگرد و در حلقه محاصره عراقيها گير ميافتد، تيري به سويش شليک ميشود. قطع نخاع ميشود. آغاز زمان ويلچرنشيني شهید احسایی از همين جاست، بعدها يک چشمش هم نابينا ميشود. سالها بعد از جنگ با وجود کسالتهاي بسيار هنوز به عنوان خدمتگزار اين مردم به ايفاي نقش پرداخت، مدتها مديريت جهاد کشاورزي سيرجان را به عهده داشت. سال 1368، سالي بود که همسري اختيار کرد، همسري که 15 سال شريک زندگياش شد، شهيد احسائي دو دختر از خودش به يادگار گذاشت، به نامهاي سيده"فاطمه" و سيده"سمانه". معتقد بود لياقت نداشته بار اولي که گلوله خمپاره به خودروشان خورده، شهيد شود. آن موقع مدتي در بيمارستان اهواز بستري شد، مدتي هم در شيراز و تهران. هفت ماه در بيمارستان بستري بود، از طرف سپاه اعزام شده بود، براي همسرش گفته بود که تمام سنگ فرشهاي سوسنگرد مملو از مجروحين و شهدا بود. روزي که قلبش درد گرفت، همسرش از او خواست که سر کار نرود، روز ورود امام بود. قبول نکرد و گفت: ميرود افتتاحيه مراسم ورود امام و بعد هم ميرود پيش پزشك. اما درد قفسه سينهاش شديد شد. رنگش تغيير کرده بود، ايست قلبي بود که بين او و خانوادهاش ديوار کشيد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
منبع: https://www.isna.ir/news
از ويلچرنشينی تا شهادت؛ خاطرهاي از شهيد سيد نظام الدين احسائی
به مناسبت شانزدهمین سالگرد شهادت شهید حاج سید نظام الدین احسائی
شهيد ,بود، ,ميشود ,هم ,سيده ,سال ,بود که ,گلوله خمپاره ,که گلوله ,به خودروشان ,در بيمارستان
درباره این سایت